دل نوشته های سپید

به نام خالق عشق

رفت

نفرینش نمیکنم 

همین که دیگر کسی

به اندازه من دوستش ندارد برایش کافیست!!!

+نوشته شده در جمعه 6 تير 1393برچسب:,ساعت19:7توسط sepideh | |

اینجا زمین است

همه ی ساعت هایش روی دلتنگی کوک شده

گرد است ومی چرخد اما نه بر وفق مرادم نیمه گم شده وجودم

تو کجای این گردی گم شده ای که پیدا شدنت محال شده است

ببین امروز آسمان زمین هم دلش پراست مثل آسمان ابری دلم

میبینی چه طوفانی به پا کرده سالهاست که قلبم اینگونه طوفانی است و

بیقراردیشب آهسته در گوش آسمان خواندم که چقدر دوستت دارم و امروز

آسمان به حال و روزم اشک می ریزد ...

+نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت22:23توسط sepideh | |

دلتنگم "بی قرارم"دلم تکرار میخواد

تکرار باتو بودن کاش میشد زیباترین

اشتباه زندگیم را بار دیگر تکرار کرد

 

+نوشته شده در پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:,ساعت12:39توسط sepideh | |

ازدوست داشتن آدمها ترسی ندارم

ترسم ازآن است که من دیگر دوستت نداشته باشم

همه ی شکستنی هایم را شکستم تا سد کنم راه رفتنت را

ولی تو رفتی ...لابه لای هق هق گریه هایم دلم بهانه بودنت را میگیرد

دست وپا میکوبد بر وجود بی قرارم اما تو مدت هاست که بی خداحافظی رفتی

بار سفر بسته ام وخسته ام از انتظار" تو ازجنس آمدن نیستی من هم مثل تو رفتنی شدم

اما هنوز هم چشم به راهم....

      

 

+نوشته شده در دو شنبه 19 اسفند 1392برچسب:,ساعت21:32توسط sepideh | |

امشب همان شبی است که تکه های خرد شده ام را خرد تر کردی

شبی که دیگراز نگاه کردن به آینه هم بیم داشتم تو از من آدم آهنی

ساختی آدم آهنی که با همه دکمه هایش فقط گریه میکند نمی دانم

چرا تو را با چنگ ودندان نگه داشته ام گفتی گذشته ها راپاک کن و

آینده را بساز ولی این گذشته ها هستن که آینده ام را پاک می کنندو

 لحظه هایم همه تکراری از گذشته هاست خسته ام از دوست داشتنت...

+نوشته شده در شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,ساعت19:21توسط sepideh | |

منیم سئودییم آهنگ کی همیشه ذهنیمده دی

سنین قلبیوین چیرپینماغی دی ولاب گوزل گونوم

سنین گول تک آچیلماغین دی

دوغولان گونون موبارک سئوگیلیم...

 

                                       

+نوشته شده در شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,ساعت14:49توسط sepideh | |

مرا ببخش خاطراتم از تو اندک است

اما همین هم برای بارانی شدن چشمانم کافی است

از گذشته تنها بازی شیرین کودکیمان در کوچه های بی روح زندگی

که با فریاد هایمان روح تازه ای میگرفت

واز حال راز فاش شده ی قلبم در مقابل چشمانم

واز آینده تکرار دلشوره نبودن هایت...

 

 

+نوشته شده در شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,ساعت14:2توسط sepideh | |

میخوام از یواشکی هامون بگم

یواشکی اومدنامو یواشکی رفتنات

یواشکی وابسته شدنامو یواشکی بازی دادنات

یواشکی عاشق شدنامو یواشکی دل کندنات

بین خودمون باشه یواشکی دیگه دوست ندارم

خلاصه بگم یواشکی یواشکی یواشکی ازت متنفرم

+نوشته شده در دو شنبه 5 اسفند 1392برچسب:,ساعت19:52توسط sepideh | |

دوست داشتنت حس تلخی دارد

مزه ترحم و شکست می دهد

عاشق تو ماندن سخت است

تویی که مهر سکوت بر لبانم

می زنی تا مبادا کسی بداند

دوستت دارم دور خودم خط

کشیدم تاکسی دورو برم

نباشدتا تو شرم نداشته باشی

از دوست داشتن هایم...

+نوشته شده در جمعه 2 اسفند 1392برچسب:,ساعت21:56توسط sepideh | |

گاهی آدما تویه عشق

به جایی میرسن که دیگه عاشق نیستن

فارغ اند از همه ی حس های دنیا

دلداده نیستن بلکه دلزده اند از همه ی آدما

روزی میرسه که منو تو در کنار هم نه

بلکه روبه روی هم قرار میگیریم

روزی که شاید تو پشیمانی از رفتن

ومن پشیمانم از این همه دوست داشتن

+نوشته شده در پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:,ساعت13:45توسط sepideh | |